پاول ندود (37 ساله) ، كلودیو ماركیزیو (23 ساله) ، مائورو كامورانزی (33 ساله) + حسن صالی حمیدزیچ، فیلیپه ملو، آلبرتو آكوایلانی، سیمونه پهپه، میلوش كراسیچ، خورخه مارتینز، سرخیو آلمیرون، كریستیانو زانتی، محمد سیسوكو، كریستین پولسن، تیاگو، آنتونیو نوچیرینو، ماركو ماركیونی، سیمونه اسپوزیتو، كریستین پاسكواتو، لوكا كاستیلیا، لوكا مارونه و چند نفر دیگر.
اینها هافبكهای 4 فصل یوونتوس از سال 2007 الی 2011 هستند؛ فصول پس از بازگشت به سری B؛ سالهای پیش از آغاز انقلاب یوونتوس و اوجگیری در سال 2011.
آنهایی كه مثل نگارنده از دهه 90 میلادی با یووه آشنا هستند با اندكی تدقق و تمركز به یقین همرأی خواهند بود كه در آن 4 سال یوونتوس ضعیفترین خط هافبك در حدود 30 سال اخیرش را در اختیار داشته. (البته تا پیش از ظهور هنرمندانِ خط میانی یووه در 3 سال اخیر)
در میانِ اسامی فهرست بالا از ستارههای بیبدیل تا استعدادهایی نوظهور و هافبكهای متوسط و قابلقبول تا گمنامانی كه خیلی زود عیار اندك آنها برای باشگاه عیان شد موجود است. حتی با ندود 37 ساله و سایر چهرههای دوستداشتنی فهرست بالا اطلاق واژه ضعیف در نگاه نخست پر مناقشه و شاید دشوار مینماید اما برای تیمی مثل یوونتوس حتی این حجم از امتیاز نیز كافی نبود تا خط هافبكش را دستكم نسبت به یك دهه قبل و تا حدودی یك دهه بعدش برتر بدانیم. فراموش نكنید «عمده درخشش» ندود، كامورانزی، ماركیزیو و دیگران مربوط به سالهای قبلتر و بعدتر بوده است.
غرض از این مقدمه مطول، اشاره به ركوردشكنی خط هافبك یوونتوس در 3 فصل اخیر با آن نفرات مشعشع، به عنوان متزلزلترین خط میانی یووه در سه دهه اخیر است. بیگمان وضعیت اسفبار هافبكهای یووه در سالهای اخیر، خصوصاً این فصل این استفهام غیرقابل اغماض را بار دیگر احضار میكند كه چرا باشگاه اینچنین میانه زمین را به «لشكر متوسطها» سپرده و از كرده خویش نیز پشیمان نیست؟ !
با قیاس هافبكهای آن سالهای نهچندان پر افتخار یووه كه روزهای مالامال از ناكامی از حیث كسب عناوین بود (البته قطعاً پای دلایل پرشمار دیگری نیز در میان بوده) به وضوح میتوان دریافت كه مسئله «فقدان هافبكهای مؤثر» یكی از محوریترین موضوعات فعلی یووه است.
عدم مشاركت فعال باشگاه در نقل و انتقالات زمستانی اگرچه بیشتر به حساب شرایط دشوار اقتصادی و تبعات آتش پرشرر كووید گذاشته میشود اما انفعال مدیریت در خصوص این مشكل، تنها باعث نگرانی است. پوگبا، عوار، لوكاتلی گرفته یا هر گزینه خیالی دیگر كه تنها محصول سناریوهای ژورنالیستی است، صرفاً یك رویابینیِ محض است. یوونتوس نیاز به یك خانهتكانی دارد. (علیالخصوص در پست هافبك) در غیر اینصورت روزهای آقایی نهتنها در اروپا همان رویایِ از درون مضمحل شده باقی خواهد ماند، بلكه ایام سروری در ایتالیا نیز به پایان خواهد رسید.
آنیلی و شركا باید در همین ماههای باقیمانده تا نقل و انتقالات تابستانی، فارغ از هر نتیجهای كه توسط یوونتووسِ پیرلو به دست بیاید از خودشان تدبیر و چارهاندیشیِ عاجل نشان دهند وگرنه خطرِ خاطرهبازی ما با گذشته در آینده از هماكنون محتوم است.
ارسالی: حامد وحیدی / جامعه مجازی هواداران باشگاه یوونتوس در ایران